جاده ایست مابین کرمان و بندرعباس
کفی است و چند صد کیلومتری / بی هیچ منظره ی اضافی در افق و جانداری احمق در اطراف
ماشینی باشد و پدالی گاز بی ذره ای روغن ترمز در باک
تنها باشی و تنها و خودت هم باشی کمی آن طرفترش به نظاره
بی هپچ لباسی بر تن / خنک و سفت / پر از آهنگ باشی
آهنگ هایش اما مهم است این میان / ترکیبی از شنیده های جنینیت تا همین ناله های پس پریروزها
از همه جایت باشد خلاصه
بی روال گوششان کنی و برانی / آنوقت هر کدام که پخش میشود پرتت می کند یک گوشه ی زندگیت / یک دوران خاص
خودت را می زایی آن بین ها
مغزم را تعطیل می کنم و چشمان را می بندم و با آلتم فکر می کنم / همه چیز چند برابر میشود
پ.ن / یکی از آرزوهام راندن توی اون جاده است بدون هیچ پلیس کنترل سرعتی
پ.ن اول / از آن جهت آلت گونه اند این تفکرات که دائمی عمل نمی کنند و در بی موقع ترین زمان ممکن سراغت می آیند و هوش و حواست را به کلی می پرانند از امورات مهم دیگر
آخ که حالی میده واقعا ...
پاسخحذفپیدا کردین به ما هم بگین ( جاده رو می گم)
ما که نفهمیدیم
پاسخحذفشما چی؟
اون تیکه ی آخر رو
آن قسمت كه با آلت فكر مي كني و ناگهان همه چيز بزرگ تر مي شود را خوب اومدي !!!
پاسخحذفما كه گواهي نامه نداريم اما با آلت فكر خواهيم كرد!
" ترکیبی از شنیده های جنینیت تا همین ناله های پس پریروزها"
پاسخحذفاین تیکه رو دوست داشتم
ولی ترجیح می دم به جای رانندگی برم وسط دریا یه جایی خیلی دور از ساحل روی آب از پشت بخوابم و در اون حالت معلق به همه این چیزها فکر کنم!
یا باب الحوائج
پاسخحذفمن یک بار اون جاده رو رفتم,توی یکی از اون دهکده ها هم صبحونه خوردم !
پاسخحذفبرا من ولی خبلی جذاب نبست.
من هم می خواهم
پاسخحذفکار خوبی می کنی جانا مغزت را هم بفرست جزائر غناری هوایی بخورد
پاسخحذف"آنوقت هر کدام که پخش میشود پرتت می کند یک گوشه ی زندگیت"
پاسخحذفیه وقتایی از این پرتاب ها فرار می کنم.
در نتیجه هر چه بیشتر به مقصد نزدیک شدی از مقصودت فاصله میگیری !
پاسخحذفman vahgtaaie zeiadi in heso dark kardam
پاسخحذفkhily zeeiad
دو سه خط اول رو که می خوندم تو فکر این بودم که داستان آهنگ ها رو برات کامنت کنم که دیدم خودت همینجوری ادامه دادی... دیگه م چی بگم خو؟
پاسخحذفحس به کمال نوشته شده بود
و البته تفکرات آلت گونه و آلت آلود حتمن کمی تفاوت خواهند داشت فقط مهم این است که آلت وار هستن
سیگارو فراموش کردی
پاسخحذف