۱۳۸۸ اسفند ۲۴, دوشنبه

همه چیز هنوز سر جایش است !

توی مدرسه یکبار در گوش بغل دستیم گفتم فکر نمی کنم خدا در کل خیلی باحال باشه ها . همیشه فکر می کردم خب تو خدایی و کلی فرشته ی متملق  دوروبرت و این همه الفاظ مبارک چسبیده به دُمت و این هنر نمایی آخرت هم که گند زده باشی به همه چیز و از اون ور هم یک کسی مثل شیطان که بلند شده و تو روت وایساده و گفته زکی گند زدی ...!؟
خوب به نظرم خیلی متناقض بود همین نقش مثبت بودن مفرطش تو همه چیز/ دوست خدا پرست و فضول من هم حرفم تموم نشده رفت سرمیز معلم وهمه چیز را گذاشت کف دستش !
یادمه که معلمم جوری چشم به چشم من دوخت که انگار داره شیطان مجسم میبینه و گفت دختر خانم کفر نگو / کفر هفت خونه این ور تر هفت خونه اون ور تر آدم و خراب می کنه / بگذریم که حالا دیگه کسی سر نیمکت هم با من نمی نشست .
البته هنوز زلزله نیومده اینجا ! 
بعد از اون حرف ها دیگه کسی تو کلاس نمی خواست هم محله یی من باشه و دیگه همسایه بودن که هیچ . یادمه که یکی از بچه ها تا مدت ها از اینکه فقط چند خونه با ما فاصله داره  خونشون استرس داشت طفلکی !
گاهی توی همون عالم کودکی هر وقت از سر خیابان میومدم تو به این فکر می کردم که اگه یک موقع خونه ی حامد اینا (هم بازی بچگی هام ) خراب شه من چیکار کنم / خودمانیم حرفش بازدارنده بود تا مدتی برایم !
بعدها فهمیدم اون موقع چقدر بچه بودم و معلم مدرسمون چقدر بی شرف !
 در نهایت اگر هم محله یی ما باشید از سر بخت بد / مرا ببخشید اگر روزی وبلاگتان روی سرتان خراب شود !

پ.ن / آخرش بزرگتر شدم و به کل منکرش شدم و الان در خدمت شما هستم ! محله مان هم هنوز سر جایش است .

۲۵ نظر:

  1. منم هنوز فکر نمی کنم خدا در کل خیلی باحال باشه !!!

    پاسخ دادنحذف
  2. با حال باشه یا بی حال
    خداس دیگه
    مثل ِ این دیوونه ها که حرجی / هرجی بهشون نیست

    در کل خونمون خراب انگوری :))

    پاسخ دادنحذف
  3. مهم چیزیه که در درون حس می کنی
    همون فقط وجود داره
    حالا اگه فکر می کنی خداست، خوب هست
    اگرم چیز دیگست و خدا نیست، خوب نیست دیگه یه چیزه دیگس!
    فکرم نکنم به خاطر اعتقادات کسی خونه یکی دیگه رو سرش خراب شه خود به خود
    ولی زیاد داشتیم که خونه ی کسی رو به خاطر عقایدش روی سرش خراب کنن!
    ایضا در مورد وبلاگ ها!

    پاسخ دادنحذف
  4. شخصيت ديفالت داشتن يه حسنه كه اين روزا كمتر ديده مي شه مخصوصا بين وبلاگ نويسا.
    لذت بردم از قلم زيباتون.نزديك شدن به دنياي واقعي گاهي وقتا ريسكه.

    پاسخ دادنحذف
  5. خدا و پیغمبر و دین و مذهب و فرهنگ و آیین رو ول کن ، خودت چطوری ؟!!!؟

    پاسخ دادنحذف
  6. تمام وجودت رو به زنجیر میکشندو بعد میگن اینهای بالهای پرواز توست !

    پاسخ دادنحذف
  7. کلن خطرناک بودی
    نه؟

    پاسخ دادنحذف
  8. مي بينم روزي رو كه چوب نيم سوز حوالت مي كنن :))

    پاسخ دادنحذف
  9. منم از این تریپ تجربیات دارم و من هم مشخصا زنده و در خدمت شما هستم و معتقدم زر ِ مفته.
    ترسوندن بچه با این اراجیف از پست ترین کارهایه که یه فلان فلان شده میتونه انجام بده.

    پاسخ دادنحذف
  10. اصلا من میخوام اسباب کشی کنم بیام در وبلاگ شما .
    می خوام موقع زلزله دقیقا کنارت باشم .
    بزن زنگو

    پاسخ دادنحذف
  11. خُب با آدما درست و حسابی تری نشست و برخاست میکردی... کلن از شخصیت های آنـ.تن خوشم نمیاد

    پاسخ دادنحذف
  12. هيچ وقت ازون حرومزاده هايي كه اين ...شرا رو كردن تو مغزمون نميگذرم..
    ميگفت از هر تار مويي كه بيرون باشه آويزونتون ميكنن...
    بــــــــــــــــي شرفا.

    پاسخ دادنحذف
  13. آره واقعا معلمه ابلهی بوده!
    خوبه تو هم دیگه بزرگ شدی :دی

    پاسخ دادنحذف
  14. واقعاً طفلکی ما که معلم هامون اینها بودن!

    پاسخ دادنحذف
  15. پدر نیچه میگه:اهل حقیقت کسی است که در بیابان بی خدایی گام میزند.زیرا بت بزرگداشت را در درون خود شکسته است.
    بودن یا نبودنش یا باور داشتنش هیچ دردی حداقل از من یکی دوا نکرد!!!!!!!!

    پاسخ دادنحذف
  16. خدا خیلی باحاله!!! اما هرکس به اندازه ظرفش در موردش می دونه و می فهمه!!! برو !! ظرفت خیلی کوچیکه!!
    معلموتون هم که کلا شوته! خدا رو با میر غضب و اسارئیل و غزه!! و اینه اشتباه گرفته!
    خدا خیلی باحاله Omidp

    پاسخ دادنحذف
  17. خانم زهرا!! خدا که مسئول دوا کردن درد کسی نیست!! اون کسی هم که باورش نداره چه دلخوشی ای داره پس؟!
    جنابعالی بنده ای!! بنده یعنی در بند!! در بند خدا بودن هم یعنی خود آزادگی!!
    من به این اخوندهای احمق و بی شرف که مردم رو از خدا و دین دور کردن ندارم.. اما به وضوح راهی که رو باید بریم و روزی که به وجودش پی می بریم و از بی انصافی خودمون حالمون به هم می خوره می بینم!!
    متاسفم که همه ما خدا رو مثل خودمون می بینیم!!
    اما ما در مقابل عظمتش یهچ نیستیم!! حتی یک غبار!!

    پاسخ دادنحذف
  18. خانم خود............... اگه خدا یکی بود مثل خودت!!یا من! مطمئن باش دیگه هیچی سرجاش نبود!
    اما اون خدا!! چیزی که واقعا می دونی هست!!!
    شاید منکرش بشی!

    پاسخ دادنحذف
  19. اه اه ... بازم از این تریپ های روشن فکری
    ...یدین ما رو با این ژست های روشن فکری تون
    کی گفته هر کی خدا رو قبول نداشته باشه خفن تره؟
    هر کی گفته .... تو ....ش

    بابا... اعصاب واسه آدم نمی ذارین شما

    پاسخ دادنحذف
  20. من زیاد وبلاگ میخونم و کم کامنت میدم. عاشق این یکی پستت شدم! البته اصلا واسه من نوستالژیک نبود ولی خوب خوب بود

    پاسخ دادنحذف
  21. ببین یعنی اون ترس تخ/ماتیک رو می شناسم در حد مررررگ.... بعد از 15 سال یادم میافته به همچین ماجرایی، که سر کلاس دینی هم چین سوالی کردم و کار کشید به مدیر مدرسه و ننه و بابا و انجمن زهرمار، هنوز مو به تنم سیخ می شه.
    در کل اخیرن نتیجه گرفتم یه روزی بچه دار شم و بچه مو مثه آدم بزرگ کنم.

    پاسخ دادنحذف
  22. احتمالاً اين بلاگ هايی که اين روزا دارن خراب ميشن و درشون تخته ميشه، از نزديک بلاگ شما عبور کرده بودن يا همسايه ی شما بودن!
    عجب خدايی داشته معلمتون! خوش به حال خودم که خدام وجدانم هستش و ديگر هيچ...

    پاسخ دادنحذف
  23. منم از بچگی با دین کتابای دینی و معلم های دینی مشکل داشتم...هیچ وقت هم نتونستم باور کنم حرفاشون رو...دلمدلم میزه برای کسای که باور میکنن این چیزا رو...مخصوصا بعد از دیدن فیلم سنگ/سار ثریا از همه ی اون آدمای ساده لوح متنفر شدم

    پاسخ دادنحذف
  24. از اون دنیات هم خبر داری؟ شاید اون دنیا رو سرت خراب شد..

    پاسخ دادنحذف