۱۳۸۸ دی ۲۵, جمعه

پست مرگی بر وزن روزمرگی



شب تا صبح در فکر پست هایم می گذرد و صبح تا شب در انتظار کامنت هایشان

پ.ن / اکثر پست هایم را خواب می بینم / مدت زمانی است خواب و خوراک نمانده برایم !
پ.ن اول / جالب تر آنکه این ساعت الهام پست پنج تا هشت صبح است و تا ریخ ارسالشان بعد ظهر و کامنت هایشان آخر شب !
پ.ن دوم / این یکی را خارج از قاعده صبح گذاشتم / دعا کنید این ترک عادت موجب مرض نگردد !


۱۴ نظر:

  1. افکارت و بی پروایی در نوشته هات خیلی به دل میشینه....بیشتر مطالبت رو خوندم....ذهن روشن و روح صمیمی داری......

    پاسخحذف
  2. این درباره ی منت را چقدر دوست دارم. هر بار که می آیم انگار برایم پست جدیدیست
    شبهاتا می خواهم خستگی ام را روی بالش خالی کنم حس نوشتن دیوانه ام می کند و آندر به پهلوهایم سقلمه می زند که قید خواب را می نویسم
    به خانه که بر می گردم آنقدر خواندن دوستانم وسوسه انگیز می شود که فراموش می کنم چند شب است چشمانم نخوابیده اند و هر شب و هر روز می آید و می رود و من با قلم خودم و شما نفس می کشم
    زاستی یک کاسه خواب به من قرض می دهی؟

    پاسخحذف
  3. من چرا هر دفعه میام اینجا فکر می کنم دفعه اوله اومدم . شما غالبتو عوض کردی ؟ درست می گم ؟
    من دقیقا مثل سارا هستم در مورد خوندن وبلاگ .

    پاسخحذف
  4. وبلاگ عجیبیه .... می خونم پست هاتو ... باید جالب باشه

    پاسخحذف
  5. گذران این فکرهای شب تا به صبح و الهامات این چنینی مرا شیفته ی لحظه ی ابهامش میکند
    پیشنهاد میکنم حتمن این داستان کوتاه رو بخون چرا که یه جورایی با خواب و الهامات در نوشتن تو در ارتباطه :
    ویرانه های مدور
    نويسنده: خورخه لوئيس بورخس
    برگردان: احمد ميرعلائي
    http://www.dibache.com/text.asp?id=1103&cat=3

    پاسخحذف
  6. سلام با اینکه اسم وبلاگت رو دوست نداشتم و ندارم ولی اومدم و خوندم از نوشته هات و فکر بی پروات خوشم اومد ولی فکر می کنم اسم وبلاگت به نوشته هات و شخصیتت نمی خوره ..بی پروایی ذهنت بیشتر جنبه ی مثبت داره و اسم وبلاگت بیشتر به یه جنبه ی زشت بدنی و حیوانی آدم رو می رسونه ..به هر حال اینجا مال تو هستش و خودت کاملا آزادی که هر چیزی رو بنویسی و هر نامی رو بر سر در خونه ت حک کنی ... موفق باشی ...

    پاسخحذف
  7. ما اين نوشته ها را دوست داريم

    پاسخحذف
  8. نترس، تاریخ نشون نداده که اگه کسی بر خلاف روال عادی پستای وبلاگش رو بزاره مرده باشه.

    پاسخحذف
  9. خوب مینویسد و بی پروا. اگر تو زندگی واقعی آدم نتونه دغدغه های روز مره اش رو بگه و توی دنیای مجازی هم نشه بگی ، پس کجا بگی؟
    منم به درد پست مرگی دچار میشم .
    لذت کامنت خواندن به اینه که بزاری زیاد بشه ، بعد یهو با هم بخونی .
    راستش اسم وبلاگت یه کمی زیادی بی پرواست ، حتما باید با توضیحات همراه باشه ، تا آدم متوجه این اسم بشه.
    اولش که اسم رو دیدم فکر کردم وبلاگ مال یک پسره و در مورد مسایل علمی ;-) ولی بعد که اومدم دیدم قضیه جور دیگه ای است .
    فضولی نباشه ، به نظرم بهتره تو کامنت هایی که میزارین به یک اسم دیگه برای خودتون بزارین ، و وقتی خواننده وارد وبلاگ شما شد، خود ارضایی رو همراه با توضیحات بخونه و متوجه قضیه بشه.امیدورام ناراحت نشده باشید.(چه کامنت گنده ای شد)

    پاسخحذف
  10. ماشالله به این صاب شونه هر جا میری یک گرد و خاکی کیده برادرمون!
    هوم همه همینطورند هر چند نه به این شدت ها!

    پاسخحذف
  11. این ترک عادت ها کلن خوب نیستن... تو پست قبلیم (جارو برقی) توضیح دادم چه بلای بدی سرم اومد

    پاسخحذف
  12. مشکل کم و بیش همگانی‌ایست! (:

    پاسخحذف
  13. خوبه آدم به این فکر کنه که چند نفر حرفاشو میبینن میخونن نظر میدن

    پاسخحذف