۱۳۸۹ آبان ۱۸, سه‌شنبه

قبلا بیشتر / الان کمتر


قبلا بیشتر حرف می زد / بیشتر می خندید الان خیلی کمتر . تو ماشین که کنارش می نشستم درباره ی ادم ها حرف می زدیم ، اونایی که رد می شدن اونایی که می شناختیم ، الان بیشتر موزیک گوش میده / خیابون ها رو جا می ندازه و از شلوغی شکایت می کنه .
قبلا ته ریش می ذاشت / بهش می اومد / هر وقت می بوسیدم ، سروصدا می کردم که نکن صورتت زبره  / الان ته ریش نمی زاره صورتش نرمه اما خیلی هم رو نمی بوسیم
قبلا هر هفته جمعه ها فیلم ترسناک می دیدیم و من جرات دیدن نداشتم / الان مدت هاست هیچ فیلمی با هم ندیدیم
قبلا بیشتر با هم بودیم الان هم اون نیست هم من 
قبلن اگه باهام حرف نمی زد / اگه ناراحت بود ازم شب خوابم نمی برد / الان مدت هاست با هم مشکل داریم و من شب ها خوابم می بره .
یه عکس ازش تو اتاقم دارم / یه جوان سی و چند ساله یی که من خیلی دوستش داشتم  قبلا بیش ترشبیه عکسش بود الان کمتر .
وقتی از یه گوشه به خودم و خودش نگاه می کنم / می بینم پدرم پیر شده و من بزرگ !

۱۲ نظر:

  1. آخ دلم واسه بابام تنگ شد همین جوری ها بود بابایی منم :(

    پاسخحذف
  2. همیشه با این که چه برخوردی با بابام باید داشته باشم می ترسیدم. الانم می ترسم، می ترسن نکنه پشیمون شم.

    پاسخحذف
  3. راحت باش خوب

    حرف بزن

    بابام میگه یه وقتی از بابام پرسیدم بابا من کی بزرگ میشم ! گفت وقتی من کوچیک شم

    میگه منظورش رو نفهمیدم ! تا وقتی 35 سالم شد . . .

    وقتی تو بیمارستان کولش کرده بودم ! با اون حال ِ خراب گفت پسر یادته رو کولم بودی پرسیدی من کی بزرگ میشم ؟

    آره یادم

    ببین حالا بزرگ شدی و من کوچیک
    دیگه من رو کوله تو ام !!

    :|

    پاسخحذف
  4. واقعا چرا؟؟؟؟ :((((
    منم همین مشکلو دارم ، مامان و بابامو دوست دارم ولی گاهی (البته الان بیشتر شده) حرف همو نمی فهمیم. اصلن نمی تونیم دو کلوم با هم حرف بزنیم.
    چقد با این پستت دلم واسه بچگیهام تنگ شده...

    پاسخحذف
  5. جالب بود، اولش که شروع کردم خوندن فکر نمی کردم درباره پدرت باشه

    پاسخحذف
  6. آخه قبلا فقط بابات بود ولی الان از نظرتو مسبب خیلی چیزاست

    پاسخحذف
  7. اوا نه! این مال پست بالاییت بود که نظر نداشت! اومدم اینجا ببینمچرا بالایی کامنت نداره؟
    اوضاع خیلی قرمزه گویا
    D:
    خوبی دختره؟

    پاسخحذف
  8. به دخترک اورجینال : ممنون / بدک نیست ! اره بابت پست بالایی تا دلت بخواد حرف و حدیث درومد ! هیچکی کامنت نذاشت اما سی و هفت تا ایمیل اومد .

    پاسخحذف
  9. شرمنده که من برای بالای کامنت میذارم تا همه روشن بشن . شما فیزیک و شیمی ات یه ذره ضعیفه وقتی دو نفر جاهای گرمشون رو به هم نزدیک می کنن یه سری تغییرات شیمیایی رخ میده که باعث میشه آب و روغن قاطی شه و یه سری تغییرات فیزیکی به وجود میاد به خصوص در پسرها بعد یهو فیزیک و شیمی قاطی میشه و ............

    دیگه خدا نکنه که وسایل بهداشتی نزدیک نباشه
    .....
    اگه کسی توضیح بیشتری خواست بعدا براش میدم

    پاسخحذف
  10. قشنگ بود
    وبلاگت هم همینطور

    پاسخحذف