این روزگار هم وغمش شده بود اینکه از این تا اونو توجیه کنه
ازمادرش که باید بهش می فهموند هم فکرش نیست
از مادربزرگی که هم دردش نیست
از برادری که هم سنش نیست
از دوستی که هم دمش نیست
به همکاری که هم سلیقش نیست
به بعضیا که هم وطنشون نیست / اونایی که هم دینشون نیست / از همکاری که هم مسیرش نیست و پسری که هم خوابَش نیست
این اواخر دیگه نه هم کاری واسش مونده بود نه هم سازی نه همراهی نه هم سنگی نه هم قدمی ونه حتی هم قدی!
ازمادرش که باید بهش می فهموند هم فکرش نیست
از مادربزرگی که هم دردش نیست
از برادری که هم سنش نیست
از دوستی که هم دمش نیست
به همکاری که هم سلیقش نیست
به بعضیا که هم وطنشون نیست / اونایی که هم دینشون نیست / از همکاری که هم مسیرش نیست و پسری که هم خوابَش نیست
این اواخر دیگه نه هم کاری واسش مونده بود نه هم سازی نه همراهی نه هم سنگی نه هم قدمی ونه حتی هم قدی!
هيچي ندارم بگم
پاسخ دادنحذفگاهي فقط بايد آهي كشيد و سر به زير انداخت و رفت
گاهی وقتها شرایط تو رو منزوی می کنه ، دقیقا همون موقع که نه همقدی هست نه هم وطنی معنی میده ... دلم می سوزه ...
پاسخ دادنحذفکاش قدر این تضادها رابدونیم و ازشون پلی بسازیم برای نزدیکی بیشتر.
پاسخ دادنحذففکر کنم اول باید کمی در این مورد توضیح بدید که چرا مادر باید هم فکر ، مادربزرگ هم درد ، برادر هم سن و همکار هم سلیقه باشه.
پاسخ دادنحذفاما همه این ها میتونستند هم صحبتش باشند وقت ِ تنهایی ...
پاسخ دادنحذفو نه ....
پاسخ دادنحذفاینجاست که شاعر میگه: زندگی بیشترش سوختن است.
پاسخ دادنحذفآدمام همتا ندارن دیگه انگار!
پاسخ دادنحذفبدون هم... هم میشه دوست بود و مدارا کرد.
آآآآآآآآه! مث من، البته با اين فرق كه جرئت ندارم اينا رو بگم!
پاسخ دادنحذفواقعیت اینه که اسم وبلاگت منو کشید اینجا. چند تا مطلبت رو خوندم و خیلی قشنگ بود.
پاسخ دادنحذفآدم همیشه دنبال نیمه ی گم شده اش که شبیه خودشه میگرده ولی وقتی پیداش میکنه دوست داره دوباره خودش بشه بدون نیمه ای پیدا شده اش!
جالب بود. قابل تعمق. ولي گاهي لزومي به اين "هم " ها نيست. يا لزومن كسي كه "همي " دارد با آدم ، آدم نزديكي نيست. ولي به خاطر اون هم " از هر كس ديگه اي به آدم نزديك تر ميشه.
پاسخ دادنحذفبعد اينكه "توجيه" .ممنون
همه از دست غیر ناله کنند / سعدی(من) از دست خویشتن فریاد
پاسخ دادنحذفدلی که از بی کسی غمگین است هر کسی را می تواند تحمل کند
پاسخ دادنحذفبابا این دیگه آخر افسرده بود
پاسخ دادنحذفمن کم آوردم!!
حتی دوست؟؟
nobody loves no one .....
پاسخ دادنحذفاین تنها چیزی بود که بهش ایمان آوردم ....
روزگار غریبیست نازنین ... روزگار غریبیست ...
پاسخ دادنحذفدرد ما همین توضیح دادن هاست که یه روزی می فهمیم ولش کن، ولشون کن...
پاسخ دادنحذفو تف تو روی اون بیل بوردی که می گه : هیچ کس تنها نیست!
هم روزگار چی ؟
پاسخ دادنحذفهم بندی ؟
هم هووووم ؟
چه آدم تنهایی بوده این بنده خدا
پاسخ دادنحذفولی بالاخره یه جایی یکی مثل خودشو پیدا می کنه
!!!
این بنده خدا خودش هم (...) کسی نیست احیاناً ؟
پاسخ دادنحذفچون همش بقیه هم (...)نیستن.
شاید خودخواهی باشه
یاد خودم می افتم ... خیلی غم انگیزه
پاسخ دادنحذفSOMETIMES YOU FEEL ARE SO ALONE THAT NOBODY COULD UNDERSTAND YOU
پاسخ دادنحذفلطفا املاء توجیه را تصحیح کنید
پاسخ دادنحذفمشکلی توش نمیبینم
پاسخ دادنحذفهمجنس !
پاسخ دادنحذف>-:
پاسخ دادنحذف