۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

جمعه ها غروب

 فرقی ندارد وسط یک مهمانی ِ خانوادگی باشی یا با فلان دوستت فلان کافه ی  شهر
فرقی ندارد تنها پشت میز توی اتاقت نشسته باشی و بلاگ بخوانی و نوشته زیر و رو کنی/ یا با موزیک مورد علاقه ات توی شهر وسط ِ خیابان سرگردان باشی
 فرقی ندارد تنها باشی یا دو نفره یا حتی چند نفره
اینکه در انتظار یک نفر باشی حالا چه انتظارآقا باشد چه دوست قدیمی ات یا حتی عشق از دست رفته ات
به گمانم فرقی هم نمی کند تابستان باشد یا زمستان یا ماه رمضان و دهان ِ خشک
فرقی ندارد آدم چه کاره باشد و کجا باشد و مشغول چه کاری و چه سنی / عصر جمعه / عصر جمعه است
فرقی هم ندارد دلتان تنگش شده باشد یا نه 
این بعد ظهرهای جمعه یک مفهوم و حس خاصی دارد که نمی شود انکارش کرد/ تا شب هم نشود تمام نمی شود / می رود لای ِ دندان و ستون فقرات آدم  طعم و شلی  و دل تنگی و بی حوصلگی اش !
همه هم کشیده اند این حس گس اش را !

۱۸ نظر:

  1. وااااااااااااااااای...امان از این غروب های جمعه!الان اومده بودن نت تا این دلتنگی همیشگی غروبهای جمعه رو تو بلاگ خودم بنویسم که دیدم یکی زودتر من از نوشته!...
    فرقی تداره...همیشه جمعه ها دلتنگه!هرجاباشی...هر موقع سال که باشه!در حال انجام هرکاری باشه!من مطمئنم اگه یه روز حساب روزهای هفته رو هم از دست بدم میتونم از دلتنگی خاص غروب های جمعه ،جمعه رو از بقیه روزها تشخیص بدم.مطمئنم

    پاسخ دادنحذف
  2. هیچ وقت نتونستم درک کنم چرا میگن جمعه عصر هاش بده دلتنگیه ، واسه من همیشه جمعه ها بهترین روز بوده، کنار خانواده می تونستیم با هم ناهار بخوریم، بازی کنیم، باهم فیلم ببینیم، و عصرها بلااستسنا یا دریا می رفتیم یا فامیل میومده یا ما می رفتیم.... جمعه یعنی با هم بودن دل تنگی نداره دیگه....

    پاسخ دادنحذف
  3. اوهوم!
    منم حالم خوش نیس
    اما نه مثه همیشه! بدتر از خیلی جمعه های دیگه

    پاسخ دادنحذف
  4. راس ميگي
    خيلي ضدحاله
    و تازه
    شنبه ها هم از لحاظ ترافيك شهري ، شلوغ ترين روزاس
    چه بعد از ظهر بدي و چه فردا صبح مزخرفي !!!ه

    پاسخ دادنحذف
  5. آره وقتی تنهایی عصر جمعه همینه که گفتی , اما اگه دو سه نفر دور و برت باشن و برنامه کوه و دشت و دمنی داشته باشی بی خیال همه نوع انتظاری هستی و اون لحظه رو مثل روزهای دیگه با خوشی میگذرونی....اینا همش از سندروم تنهاییه که به روح ادم القا میشه

    پاسخ دادنحذف
  6. الان که خیلی بهتر شده،موقع مدرسه ها کشنده بود بابا

    پاسخ دادنحذف
  7. هر چقدر که شب جمعه خوبه عصر جمعه بده D:

    پاسخ دادنحذف
  8. منم اگه تنها باشم این حس رو دارم

    پاسخ دادنحذف
  9. چه طور هنوز نفهميدي كه چرا عصر آدينه دلتنگي مياره؟!
    خوب چون حضرت آدم رو توي چنين روزي با تيپا از بهشت انداختند بيرون!!!

    پاسخ دادنحذف
  10. گسه
    رابطه ی مستقیمی هم با تالاپ تولوپ قلبم داره!
    :|

    پاسخ دادنحذف
  11. گفتی غروب جمعه یکهو یادم افتاد که مثلا برای اونهایی که توی غرب زندگی می کنن غروب یکشنبه آخر هفته شون همینقدربراشون دلگیره؟ یا شاید واقعا ایراد کار مال خود جمعه ی لامصبه *؟

    حالا این پستت رو آغشته کن به آهنگ جمعه فرهاد که میگه جمعهه ها خون جای بارون می چکه...چه شود

    پاسخ دادنحذف
  12. گاهی نوشتن عین زاییدن می ماند ....خیلی حال کردم با این جملت!

    پاسخ دادنحذف
  13. یادمه اول دبستان بودم و داشتم سعی میکردم برای دوستم توضیح بدم که جمعه‌ها عصر حالم یه جوری میشه و اینا... که اون فوری فهمید و گفت که خودشم اینجوری میشه و دلش میگیره! بعد هم گفت که مامان بزرگش میگه نزدیک غروب جمعه که میشن فرشته‌هایی که اومده بودن رو زمین دوباره پرواز میکنن و میرن و واسه همینه که آدم دلش میگیره...

    پاسخ دادنحذف
  14. متنفرم از جمعه .
    احساس خفگی . نا امیدی . تنهایی . یاس . تنفر از زندگی.
    میدونی چرا؟ دل خوشی
    وقتی آدم دل خوشی ای داشته باشی حتی تو جهنم احساس خوبی داره
    از بچگی روز جمعه روز تنهایی بوده برام
    از روزایی که تو 3-4 سالگیم مامانم میرفت کلاسای ضمن خدمت آموزش و پرورش
    از 15-16 سالگیم که روزای جمعه بابام واسه خودش برنامه ی خاص خودشو داشت
    یا الان که به خاطر تحصیل بی ارزش تو شهر غربتم

    www.salvador.crinsa@yahoo.com

    پاسخ دادنحذف
  15. داشتم آهنگ جمعه فرهادو گوش می دادم که به این آهنگت رسیدم

    پاسخ دادنحذف
  16. ببخشید به این داستانت رسیدم

    پاسخ دادنحذف